Close

.:: سبد خرید شما

چگونه پا در دنیای استارت آپ ها بگذاریم؟ – بخش اول (ایده ی استارت آپ)

⏱️ مدت زمان مطالعه: 13 دقیقه
🖋 نویسنده: نسرین عسگری 📅 27 بهمن 1399

جالب است بگویم که از ابتدای حیات ادمی در زمین تا همین لحظه استارت آپ ها وجود داشته اند. حتی می توانیم بگوییم انسان های اولیه هم به نوعی استارت آپ بودند! این جمله شاید از نظر شما کمی خنده دار به ظنر بیاید اما واقعیت ما جرا همین است که استارت آپ ها همیشه وجود داشتند و اکنون نیز وجود دارند و دلیل این حرف من بر پایه ی ایده گردازی و  پیدایش راهی برای مسائل مشکلات گیرامون است.

در زمان اسنان های اولیه لباس و خانه های امروزی و برق و اجاق  و حتی غذاها ی آماده و…. اصلا وجود نداشتند اما چگونه شد که انسان ها روز به روز شیوه ی زندگی و امکاناتشان دچار تغییر شد؟ چه چیزی انسان ها را متمایز کرد و زندگی آن ها هر لحظه دچار تغییر و تحول کرد و بهبود بخشید؟چرا من ادعا میکنم که انسان های اولیه هم به نوعی با اینکه با واژه ای به نام استارت آپ آشنایی نداشتند اما مؤسسان این عرصه بودند؟ اصلا ساده ترین تعریف کلمه ی استارت آپ چیست؟

استارت آپ در ساده ترین تعریف یعنی بر طرف یک نیاز مهم که بخشی از زندگی  ما را درگیر خود کند و یا آسان تر کردن کاری که انجام آن مقدور ولی دشوار است.

با توجه به تعریف ساده ی استارت آپ در بالا پیدا کردن راه حل ها یا پیدا کردن یک عامل کاتالیزگر برای یک کار یعنی شروع تبدیل یک فرد به یک استارت آپ!

حالا می توانم ادعا کنم که خطاب کردن انسان های اولیه به عنوان استارت آپ چندان هم عجیب نیست. از آنجایی که آن ها هیچگونه امکاناتی نداشتند می توانستند ایده ها و ابزار ها و خدمات زیادی را ابداع کنند تا سایر هم نوعان خود از آن ها بهره ببرند.

ایده ی استارت آپ

آیا استارت آپ تنها به یک ایده و ابداع نو گفته می شود؟

تعاریف بالا صرفا جهت آشنایی با جنس تعریف پایه ی استارت آپ بود اما واقعیت این است که استارت آپ یک تعریف ساده و کلی ندارد و شاخه ها و مباحث مربوط به این واژه بسیار گسترده است. انسان های زیادی هستند که صرفا ایده پردازی می کنند. اما یک ایده به تنهایی می تواند برای شروع کافی باشد؟

در پاسخ به این سوال باید گفت خیر. زمانی می توانیم ادعا کنیم که در مسیر ارستارت آپ هستیم که علاوه بر ایده پردازی، دقیقا بدانیم که آن ایده چه کمکی در زندگی انسان ها می کند؟ آیا ایده ی ما آنقدر اساسی و پر اهمیت هست که کسی دنبال آن بگردد؟ آیا برای اینکه ایده ی ما مورد استقبال قرار بگیرد لازم است تا از آن بگوییم تا کسی را متقاعد کنیم که این نیاز برخی افراد است یا با دیدن طرح ایده افراد می دانند که این یده خوب است و احساس نیاز پیش از آن هم در عموم بوده است؟

مثال ها

این بحث را از دید دیگر ببینیم. من ایده ی راه اندازی یک کسب و کار را دارم. می خواهم صندلی هایی با پایه های مارپیچ تولید کنم. درباره ی این ایده آیا کسی احساس نیاز می کند؟ واقعا اینکه یک صندلی پایه هایی به شکل مارپیچ داشته باشد نیاز است یا صرفا یک ایده ی نو گرایانه در زمینه ی دکوراسیون؟

قطعا تعداد زیادی از افراد جامعه درباره ی صندلی های خود از بابت مدل پایه احساس ناراحتی و دشواری نمی کنند. پس من عملا هزینه و زمانم را صرف یک ایده ی نه چندان کاربردی کردم. ایده ی من بازار خرید گسترده و پر رونقی نخواهد داشت و سرمایه گذاری روی یک کسب و کار در این زمینه چندان فکر عاقلانه ای بنظر نمی رسد.

من نمی توانم برای راه اندازی چنین کسب و کاری انتظار یک تغییر شگرف را داشته باشم. از اینجای کار نتیجه می گیریم استارت آپ صرفا به دنبال ایده های نو نیست. بلکه در پی ایده باید احساس نیاز، بازار مشتری، بازار سرمایه گذار و از همه مهم تر بستری برای ارائه و حرفی برای گفتن داشته باشد.

مثالی واقعی در دنیای استارت آپ

در قالب دنیای واقعی دو استارت آپ را بررسی می کنیم. برای مثال درخصوص فروشگاه های آنلاین صحبت می کنیم. در گذشته همه ی افراد برای خرید مجبور بودند ساعت ها زمان در خیابان ها صرف کنند تا از میان مغازه های مختلف آنچه که به دنبالش هستند را بیابند. بسیاری از همان افراد ممکن بود آنقدر درگیر باشند که فرصت کافی برای گشتن در خیابان ها را نداشته باشند. برخی هم ممکن بود دور از شهر های بزرگ زندگی می کردند و قصد خرید از کلان شهر ها را داشتند.

فروشگاه های اینترنتی دنیای خرید های فردی را دگرگون کردند. بسیاری از افراد کارمند و پر مشغله از همان پشت میز کارشان قادر بودند تا خرید های خود را بدون صرف زمان زیادی انجام دهند و با کمی صبوری به فاصله ی چند روز خرید شما به دستشان می رسید.

با وجود تمام معایب موجود در این طرح، فروشگاه های اینترنتی از همون دوران تا امروز توانستند جایگاه ویژه ای را در میان مردم به وجود بیاورند و افراد زیادی دیگر زمان خود را صرف خرید کردن به شکل حضوری نکنند.

همچنین بخوانید:   چگونه میتوانید با تبلیغات در سایت بهینه سازی شده خود درآمدزایی کنید

استارت آپی را می شناختم که فرمول خوشمزه ترین میلک شیک را بر پای ی گفته ی خودشان طراحی کرده بودند. آن ها بر اساس  ادعا می کردند که میلک شیک آن ها بر اساس متوازن ترین اندازه های مواد اولیه تهیه شده و طعم آن خاص ترین است. با شنیدن این ایده ممکن است برخی از مادر ها به وجود بیایند تا برای بچه های خود میلک شیک مذکور را بخرند و برخی هم ممکن است متقاعد شوند تا یک بار آن را امتحان کنند. اما چند درصد از افراد می توانند فقط بر اساس مبنای توازن مواد اولیه عاشق و طرفدار این میلک شیک شوند؟

چرا؟

شعار! شعاری که این برند در خصوص میلک شیک خود داده حتی اگر واقعیت محض دنیا هم باشد باز هم تعداد زیادی ممکن است به دلایل مختلف نخواهند که این میلک شیک را بخورند. اصلا مگر این خوراکی چه میزان طرفدار را به خود اختصاص می دهد و رقبای اصلی این استارت آپ که برند های صنعت غذایی بزرگی هستند چند دصد از بازار را در اختیار استارت آپی از صنعت غذایی می گذارند که سرآغار شروع آن با یک شعار سلیقه ای و البته بسیار کلی است که در پس آن یک ادعای نامنطبق با واقعیت وجود دارد؟ این ایده نه اینکه طرفدار نداشته باشد، بلکه طرفداران آن تا مدت های زیادی ممکن است نخواهند برند های منتخب خود را به میلک شیک جدیدی ترجیح دهند.

دلایل شکست استارپ ها صرفا ایده نیست گاهی شاهد سر و صدا کردن ایده های عجیب و غریب هم هستیم اما همه ی ما می دانیم که آن ایده ی نو با ارائه اش مشتریان خود را کسب کرده تا تبدیل به یک برند شده است.

چگونه ایده پرداز خوبی باشیم؟

استارت آپ خوب بودن لزوما نیاز به یک ابر قهرمان بودن ندارد.  توجه به اطرافتان و داشتن دید متفاوت می تواند مهم ترین المان ها ی مربوط به ایده پردازی باشد.

مثالا شما آن زمانی که ساعت ها در ف تلفن های باجه ای منتظر می ماندیم تا بتوانیم با کارت تلفن تماس بگیریم را به خاطر دارید؟ همه ی ما در گذشته از اس ام اس و تماس های تلفنی مخابراتی با سایر اطرافیان نزدیکانمان ارتباط برقرار می کردیم. اما هیچ از ما به جای جمله ی ” کاش می شد اینقدر تو صف منتظر نمونم و زودتر نوبتم بشه” به عملی کردن ایده ای برای بهبود این شرایط فکر نکردیم.

اما کسانی در این راستا دید متفاوتی داشتند و تصمیم گرفتند که دیگر در صف های طولانی تلفن های باجه ای منتظر نمانند. پس پیام رسان های اینترنتی و تماس های تلفنی مجازی پا در عرصه ی تکنولوژی گذاشت و ایده پردازان این مجموعه یکی از قوی ترین استارت های جهانی را بنا نهادند و هم اکنون نیز در حال رشد و توسعه ی آن هستند.

این موضوع نشان می دهد که داشتن دید متفاوت و مطالعه در راستای نیاز های مهم و اساسی که برای خودتان پیش آمده و حسش کرده اید، شانس شما را در عملی کردن یک ایده ی استارت آپی افزایش می دهد.

عوامل شکست یک کسب و کار استارت آپ فقط مربوط به معیار های ایده است؟

در پاسخ به این سوال جواب منفی است. زمانی که  برندها با یک ایده شروع می شوند، افراد شکست خورده ی آن ها به دو دسته تقسیم خواهند شد:

  1. کسانی که ریسک ها و معیار های یک ایده ی استارت آپی را در نظر نگرفته اند و در سنجش آن دچار نقص شده اند.
  2. کسانی که ایده ی جذابی را داشته اند و در سنجش آن هم عملکرد خوبی داشته اند اما در خصوص پیرامون اجرایی کردن ایده دچار خطا شده اند.

شاید برایتان جالب باشد که برند هایی وجود دارند که با وجود داشتن یک ایده ی بسیار عالی تنها به دلیل اشتباهاتی مربوط به انتخاب شعار و نوع پکیج و بسته بندی محصولات و شیوه ی دسترسی و ارائه به مشتریان دچار ورشکستگی شده اند.

در شروع یک کسب و کار علاوه بر داشتن ذهنیتی خلاق و هوش اقتصادی، توجه به جزئیات هم بسیار پر اهمیت است.

در دنباله ی مطالب استارت آپ تمام جزئیات و نکات مربوط به شروع کسب و کار های جدید و  ارستارت آپی را بررسی خواهیم کرد.

کارآفرینی با استارت آپ چه تفاوتی دارد؟

استارت آپ ریشه و گایه ی ایده ای جدید و نو را برای شروع یک کسب و کار دارد و در واقع آغاز گر یک کسب و کار نو و جدید است که پیش از آن کمتر کسی این ایده را به ثمر رسانده است و یا کسی وجود نداشته که چنین ایده ای را عمل کرده و پیاده سازی کند.

اما پایه و ریشه ی کاآفرینی ممکن است مربوط به بخشی از یک روند کاری باشد. برای مثال کارآفرنی می تواند مکانیزه کردن بخشی از یک کارخانه باشد که پیش از آن این مکانیزه دستی صورت می گرفت. حتی کارآفرینی می تواند با یک ایده ی تکراری و فراگیر رونق بگیرد. پس تفاوت استارت آپ در پرداختن به ایده های نو گرایانه به عنوان شروع یک کسب و کار است اما کارآفرینی لزوما نیازی به یک ایده ی بی رقیب یا کم رقیب ندارد و می تواند مربوط به بهبود بخشی از یک خط تولید باشد.

نکته: جالب است بدانید برعکس تصور بساری از ما همیشه در پی کارآفرینی افزایش تعداد نیرو ها و بر سر کار آوردن افراد دیگر برای کسب درآمد نیست. ریشه ی کارآفرینی هم نیرو افزایی دارد و هم کاهش نیرو های انسانی، مثلا زمانی که شما یک بخش از کار یک کارخانه را با دستگاه های هوشمند مکانیزه می کنید ممکن است تعدادی از آن افراد مشغول در آن بخش بیکار شوند! در این صورت هم شما یک کارآفرین هستید!

استارت آپ فقط در دنیای تکنولوژی و اپلیکیشن هاست؟

پاسخ این سوال منفی است. زیرا استارت آپ می تواند یک ایده جدید در دنیای واقعی همانند ساخت یک کالای جدید و راه اندازی یک خط تولید ویژه باشد، استارت آپ در زمینه ی خاصی تعریف نمی شود و می تواند در هر دسته ای از زمینه ها شکل بگیرد.

همچنین بخوانید:   بالا بردن بینندگان سایت با سئو و بهینه سازی برای موتورهای جستجو

محدودیتی در ایجاد ایده نیست و این دنیای بزرگ تا همیشه جا برای پیشرفت دارد.

آیا باید در استارت آپ مخترع یک ایده باشیم؟

ایده ی نو گرایانه شرط استارت آپ است نه کشف و اختراع یک ایده به شکل پایه، برای مثال ایده ی داشتن یک کافی شاپ با تغییرات و خدمات نو گرایانه هم نوعی استاتر آپ است. در این استارت آپ کافی شاپ قبلا وجود داشته و توسط پیشینیان بنیان آن نهاده شده است. اما خلاقیت و نو گرایی شیوه ی سرو منو و خدمات و مواد اولیه و محیط داخلی و…….. می تواند  مسبب ایجاد یک استارت آپ جدید باشد.

در واقع شما می توانید یک ایده ی قدیمی را با شیوه های جدید تبدیل به یک کسب و کار تازه کنید و از صفر همه چیز را برای یک شیوه ی نوین بنیان گذاری کنید. پس، استارت آپ می تواند با جرقه ای خلق، یک محصول جدید، یک ایده ی جدید و یک شیوه ی جدید از ارائه خدمات و کالا ها همراه شود. یادتان باشد که ما ذکر کردیم کارآفرینی تکرار یک ایده روش و یا کالاست که عده ای را از کار برکنار یا مشغول به کار می کند. در کار آفرینی شما صرفا نیازی نیست خالق یک شیوه و ایده و کالا ی جدید باشید اما در استارت آپ خالق بودن در بخشی از کارتان برای شما امتیزا اصلی را کسب می کند.

با مشاهده شروع کنیم یا بررسی نیاز؟

استارت آپ موفق با نگاه کردن و ایده های عجیب و غریب شکل نمی گیرد. استارت آپ موفق از برطرف کردن نیاز ها استفاده می کند. در واقع یک استارت آپ موفق با احساس یک نیاز و شیوه ی برطرف کردن آن با ساده ترین راه حل موجود شکل می گیرد.

برای آغاز یک استارت آپ به نیاز های روزانه و موجود در زندگی روزمره توجه کنید. اینکه چه چیزی در سطح شهر و کشور شما نیازمند بهبود و برپایی یک ایده و شیوه ی جدید است؟ این موضوع ابتدا با پیدا کردن نیاز های اساسی و ثبت آن ها و بعد پیدایش کاربردی ترین و ساده ترین شیوه آغاز می شود.

حال ابزار های شما برای شروع یک برنامه ی استارت آپی و ایده ی آن چیست؟

  1. پیدایش نیاز های اساسی
  2. فکر کردن به اهمیت آن نیاز
  3. بررسی راه حل های ارائه شده برای بهبود آن نیاز (در صورت اینکه قبلا کسی ایده ای را برای بهبود ارائه داده باشد)
  4. بررسی چگونگی بهبود راه حل های در حال ارائه و یا جستجوی راه حل های کاربردی برای نیاز ذکر شده
  5. توجه به جزئیات و چگونگی برپایی راه حل و ایده ی شما
  6. توجه به بازار ارائه ی ایده شما و بررسی میزان اشباع بازار کار ایده ی شما

تا اینجای کار نکات مربوط به برپایی ایده ها را بررسی کردیم در بخش بعدی مطلب می خواهیم در خصوص اخلاق مدیر یک استارت آپ و  شروع کسب و کار استارت آپی صحبت کنیم و ببینیم برای شروع چگونه هزینه ها و تیم خود و…. تامین و مدیریت کنیم. و همینطور بررسی خواهیم کرد که بزرگترین استارت آپ های جهانی با چه شیوه های کار خود را گسترش داده اند و بازار خود را راه اندازی کرده اند. با ما همراه باشید.

سخن پایانی

استارت آپ و صحبت درباره ی آن بسیار باب است و این روز ها همه در فکر شروع یک کسب و کار استارت آپی هستند. اما شروع چنین کاری علاوه بر اینکه نیاز به مهارت دانش دارد، نیاز به روحیه ای شکست ناپذیر و انعطاف پذیر دارد تا بتوانیم با هر شرایطی مقابله کرده و مشاهده ی نتیجه ی مثبت کار خود دوام بیاوریم. در ادامه در خصوص روحیه و خصوصیات مدیر یک استارت آپ نیز صحبت می کنیم.

نظرات و سوالات خود را می توانید از طریق دو شیوه با ما در میان بگذارید:

  1. فرم از من بپرس
  2. درج دیدگاه و نظرات

با ما در مطالب بعدی از فیلد استارت آپ همراه باشید.

8 دیدگاه